78.ذکر شیخ ابوعلی دقّاق،رحمه الله علیه
آن استاد علم و بیان،آن بنیاد کشف و عیان،آن گمشده عشق و مودّت،آن سوخته شوق و محبت،آن مخلص درد و اشتیاق،شیخ وقت،ابوعلی دقاق-رحمه الله علیه و قُدّس الله سرّه العزیز.
درویشی گفت:روزی به مجلسِ او درآمدم به نیت آن که بپرسم از متوکلان.و او دستاری طبری بر سر داشت.دلم بدان میل کرد.گفتم:ایها الاستاد،توکل چه باشد؟ گفت:آن که طمع از دستار مردمان کوتاه کنی. و دستار در من انداخت.
و گفت:نگر تا از بهر او با هیچ آفریده خصومت نکنی که آن گاه دعوی کرده باشی کو تو آن تویی،و تو آن خود نیستی.تو را خداوندی است،شغل خویش بدو بازگذار تا خود خصمی ملک خویش او کند.
79.ذکر شیخ ابوالحسن خَرَقانی
آن بحر اندوه،آن راسخ تر از کوه،آن آفتاب الهی،آن آسمان نامتناهی،آن اعجوبه ربّانی،آن قطب وقت،ابوالحسن خرقانی-رحمه الله علیه.
گفت:مرا پندی دِه! گفت:چهار چیز نگه دار؛اول پرهیز از مناهی،و نماز به جماعت،و سخاوت،و شفقت بر خلقِ خدای.
نقل است که شیخ گفت:دو برادر بودند و مادری.هرشب یک برادر به خدمتِ مادر مشغول شدی و یک برادر به خدمت خدا مشغول بود.آن شخص که به خدمت خدا مشغول بود با خدمت خدایش خوش بود.برادر را گفت:امشب نیز خدمت خداوند به من ایثار کن! چنان کرد. آن شب به خدمت خداوند سر بر سجده نهاد،در خواب شد. دید که آوازی آمد که:برادرِ تو را بیامرزیدیم،و تو را بدو بخشیدیم. او گفت:آخر من به خدمت خدای مشغول بودم و او به خدمت مادر.مرا در کارِ او می کنید؟ گفتند:زیرا که آن چه تو می کنی،ما از آن بی نیازیم؛و لیکن مادرت از آن بی نیاز نیست که برادرت خدمت کند.
وقتی به شخصی گفت:کجا می روی؟ گفت:به حجاز. گفت:آن جا چه می کنی؟ گفت:خدای را طلب کنم. گفت:خدای خراسان کجاست که به حجاز می باید شد؟ رسول-علیه السّلام-فرمود که «طلبِ علم کنید و اگر به چین باید شدن»؛نگفت طلب خدای کنید.
و گفت:نماز و روزه بزرگ است؛لیک کبر و حسد و حرص از دل بیرون کردن نیکوتر است.
80.ذکر شیخ ابراهیم شیبانی
آن سلطان اهل تصوف،آن برهان بی تکلف،آن امام زمانه،آن همام یگانه،آن خلیل ملکوت روحانی،آن قطب وقت،شیخ ابراهیم شیبانی-رحمه الله علیه رحمه واسعه.
و گفت:شرف در تواضع است،و عزّ در تقوا،و آزادی در قناعت.
81.ذکر ابوبکر صَیدلانی،رحمه الله علیه
آن فلک عبادت،آن خورشید سعادت،آن چشمه رضا،آن نقطه وفا،آن شیخ ربانی،شیخ ابوبکر صیدلانی-رحمه الله علیه.
و گفت:عِلم تو را بریده کند از جهل.پس جهد در آن کن تا تو را بریده نگرداند از خدای-تعالی.
82.ذکر شیخ ابوحمزه بغدادی،رحمه الله علیه
آن سالک طریق تجرید،آن سایر سبیل توحید،آن ساکن حَظیره قدس،آن خازن ذخیره اُنس،آن نقطه دایره آزادی،وَتَدِ عالم،ابوحمزه بغدادی-رحمه الله علیه.
و گفت:چون نفس تو از تو سلامت یافت حقّ وی بگزاردی؛و چون خلق از تو سلامت یافت حق های ایشان بگزاردی.
کاش بدانیم ما بخشی از وجود خدا هستیم.همیشه و همه جا...
ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺯﻳﺒﺎ
سلام بر ادریس
شما را به بازی وبلاگی شب یلدا دعوت می کنم .
سلام بر منا
سپاس
خیلی قشنگ بود اگه تونستی به وبلاگ من هم سر بزن ممنون