خب... پس از یک مدت نسبتن طولانی برگشتم. مطالب زیادی بود که بنویسم؛ از لرزیدن شهرم که هنوز هم ادامه داره و لرزشی که به روح و روان مردم منطقهام وارد کرده؛ از مشغول شدن به شغل جدید که مسئولیتهای جدیدی برام ایجاد کردن؛ از جشنواره اردیبهشت که با همهی سختیها و معایب و محاسن و نزدیک شدن و دور شدن دوستان به هم و از هم، یک دستاورد بزرگ برای شخص من داشت که با وجود این فضای مسموم دیگه تو هیچ فعالیت هنری گروهی شرکت نکنم؛ از سفرم، سفری که همیشه در آرزوش بودم و از این به بعد در آرزوی تکرارش؛ از تولد و تداوم رادیوهای اینترنتیِ فرهنگی و هنریای که به همت دوستانم پا گرفت؛ تا خبر ناراحت کننده و تأسف بارِ تعطیل شدن کتاب تیتووک... همه و همه مطالبی بودن که دوست داشتم دربارهاشون بنویسم ولی نشد. اما امروز مسئله مهمتری-حداقل از دید من-برای نوشتن وجود داره و اون هم دردِ غزه است و واکنش ما نسبت به اون.
در شرایط بوجود اومده طی نزدیک به هفتاد سال گذشته تو فلسطین چقدر من مقصرم؟ چقدر ما مقصریم؟ چقدر حکومتهای ما مقصرند؟
مسلمن اگه ما مسلمونا بجای هدر دادن وقت، هزینه، نیرو و خونمون در برابر همدیگه-که با کج رویها و تند رویهامون باعث نشون دادن چهرهای بد از اسلام و مسلمونی نه تنها در جوامع دیگه که حتا بین جوامع خودمون شدیم و زده شدن جوونامون از اسلام هیچ نفع دیگه ازش نبردیم-در دفاع از مظلومیت مردمان غزه و فلسطین بکار برده بودیم الان در برابر جنایت به این روشنی اینطور بی تفاوت و منفعل عمل نمیکردیم. باز هم حداقل کشور ما روزی رو بعنوان قدس داره که هر سال مردم کشور و جهان رو متوجه موضوع فلسطین بکنه و بماند که در عمل چقدر تونستیم به اهداف نامگذاری این روز برسیم ولی دیگر ممالک اسلامی چه؟ وای بر ما و پرسشی که باید در فردای قیامت به اون پاسخ بدیم!
شرم باد...
پ.ن: گویا شماره حسابهایی برای جمع آوری کمکهای نقدی به مردم غزه اعلام شده که پس از دریافتش اینجا اعلام میکنم،شاید بتونیم با مال خودمون کمی از دردهای هم کیشانمون رو التیام بدیم.
** شماره حساب 0211103415007 بانک صادرات بنام انجمن فرهنگی اقصی (آفاق)
** شماره حساب 0106909162004 بانک ملی بنام انجمن خیریه و خدمات اجتماعی اهل سنت بندرعباس