امروز اولین سالگرد سوختن دستم بعد از گذشت چهار ساله؛سی ام اسفند هشتاد و هفت بود که با آب رادیاتور پیکانی درب و داغون در پی غفلتی کوتاه باعث سوزاندن دستم شدم.
در روز پایانی سال نود و یک آرزوی سلامتی و شادی دارم برای تمامی سال های پبش رویتان. مواظب خودتان باشید.
نود و دو اِتان مبارک...
بالاخره و پس از گذشت ماه های طولانی،چند روزی است که عکس های نگارخانه خیابانی شهر تعویض شده اند. و این بار 14فرم عکس از آقای علی اصغر شعبانی جلو دید مخاطبین قرار گرفته است.
در روزهای پایانی سال،این اقدام را به فال نیک می گیرم و امیدوارم به تداومش...
آدرس: خیابان امام خمینی،میدان شهربانی (هفده شهریور)،دیوار ضلع جنوبی مجتمع تجاری سیتی سنتر (بازار مرکزی)
چند نکته از شب دوم اجرا:
- «خانواده استریندبرگ» مجید جمشیدی در امتداد «خانواده وینگفیلد»ش در فضایی کاملن کلاسیک جریان دارد.
- طراحی و اجرای خوب دکور و لباس از نکات مثبت و کلیدی کارند.
- بازی فوق العاده «مجید سرنی زاده» در نقش دکتر،انتخاب من از بین بازی های بازیگران است.هرچند از بازی «مجید کشاورز» در نقش استریندبرگ-خصوصن بعد از رسیدن به مرحله جنون-نمی توان به راحتی چشم پوشید!
- نور و همچنین موسیقی بد نبودند ولی معتقدم می توانند بهتر باشند.
- شلوغی و سر و صدای پشت صحنه در مقاطعی به شدت آزار دهنده بود.
- در مجموع،کار خوب و قابل قبولی بود؛پسندیدم!
- تبریک میگم به مجید جمشیدی به خاطر به صحنه بردن این اثر و خسته نباشید به تک تک اعضای گروه اش.
- از همه کسانی که این مطلب را می خوانید دعوت می کنم در این روزهای پایانی سال مهمان این خانواده باشید؛مطمئن باشید ضرر نخواهید کرد.
- خانواده استریندبرگ تا بیست و هفتم اسفند بر روی صحنه اند.
* این دو عکس و عکس های بیشتر در: جـــغــد بنـــدری