جشنواره بیست و نهم فیلم کوتاه تهران

از دشمن برند شکایت به دوستان / چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم؟!

 

طی هفته گذشته و به مدت 4 روز،منتخبی از فیلم های جشنواره بیست و نهم فیلم کوتاه تهران به صورت هم زمان در بندرعباس نیز اکران شد. فیلم هایی که با احتساب بخش جنبی تعدادشان به بیش از 140 فیلم می رسید.

اما نکته ای که از اولین روز به وضوح قابل مشاهده بود و متأسفانه تا روز آخر هم ادامه داشت،حضور اندک هنرمندان ما و بالاخص فعالان سینمایی ما در این رویداد بود. به شخصه معتقدم هنرمندان ما از همه طیف های هنری می بایست از بازدیدکنندگان جشنواره می بودند ولی اکنون روی سخنم با اهالی سینماست و طبعن بیشترین گلایه ام نیز به فعالان آن ها در کانون فیلم. این درست که بنا به دلایل متعددی-که بخشی از آن ها به واسطه پرسش چند وقت پیش دوست عزیزم،مرتضا،با موضوع کسالت فرهنگی توسط بعضی از دوستان هنرمند اشاره شد-بخش عمده ای از مشکلات موجود متوجه مسئولین متولی ماست،ولی باید درصدی از تقصیر را نیز متوجه هنرمندانمان که در این بحث خاص،سینماگرانمان هستند بنماییم. یکی از اساسی ترین گلایه ها و پرسش های شخصی بنده از مسئولین محترم کانون فیلم انجمن سینمای جوان بندرعباس است.کانونی که پس از گذشت نزدیک به 3 ماه از تشکیل اولین جلسه اش،و برگزاری مجموع 9 جلسه،به انسجام نسبی ای رسیده است؛چرا نباید بیانگذارانش در این جشنواره حاضر باشند؟ به جز آقای امیرزاده که تا روز حضورشان در بندرعباس به تماشای فیلم ها آمدند و آقای کریمی پور بقیه دوستان پیشکسوت در کانون فیلم کجا بودند؟ گیریم سطح کیفی و فنی فیلم های ارائه شده بسیار ضعیف و بد(که واقعن بعضی ها از شدت بدی اعصاب خوردکن بودند)،آیا این دلیل مناسبی برای عدم حضور شماست؟ مگر نه اینکه خود شما بارها در جلسات تشکیل شده بر این نکته تأکید داشتید که حتی فیلم ضعیف دیدن نیز می تواند درسی باشد برای تکرار نکردن اشتباهات سازندگان این فیلم های بد؟ اصلن مگر از قبل برایتان مشخص بود که چند درصد فیلم ها قوی و چند درصدشان ضعیف هستند؟ مگر نه اینکه هدف از تشکیل کانون فیلم تربیت سینماگران آینده ما و تقویت سینماگران فعلی است؟ پس چرا عمل شما به خوبی شعارهایتان دلگرم کننده نیست؟ چرا کسانی که خود الگوهایِ در دسترسِ علاقمندانِ شرکت کننده در جلسات هفتگی هستند،رفتارشان در قبال یکی از جشنواره های مهم فیلم کوتاه باید این گونه باشد؟ آیا پیروی از این الگو درست است؟ آیا سطح فنی و کیفی ما بدان حد است که بی نیاز از دیدن فیلم،حتی اگر بد باشد،هستیم؟ اگر این گونه است چرا هر هفته رنج تشکیل جلسه و نمایش فیلم را بر خود تحمیل می کنیم؟ وقتی شمایی که مسئولیت کانون فیلم را به عهده دارید و باید در صدد جذب مخاطب های بیشتری برای سینما باشید،با یکی از مهمترین فرصت هایتان-به زعم من-برای تبلیغ و جذب مخاطب،که همان نمایش فیلم و بحث و بررسی آن است این چنین برخورد می کنید،چه انتظاری از بقیه اهالی سینما و به طور کل هنر می توان داشت؟ چه فرقی می کند چه شخص،نهاد یا ارگانی متولی پخش فیلم باشد،مگر مهم این نیست که فیلم ها پخش شود و دوستداران و اعضای محترم کانون با دیدن فیلم ها نکات مثبت آن را دریافت کرده و از نکات منفی درس بگیرند؟ سؤال اساسی تر این که چرا کانون فیلم خود اقدام به برگزاری این جشنواره نکرد؟ برگزاری به کنار،آیا حتی کمکی به برگزارکنندگان کرد؟ آیا مسئولیت کانون فیلم،فقط برگزاری جلسات و پخش فیلم هایی بنا بر سلیقه و صلاحدید بانیانش است و لاغیر؟ این سؤال ها و سؤال های مشابه،پرسش هایی هستند که امیدوارم آقایان جواب های قانع کننده ای برای آن ها داشته باشند...

روزی که برای اولین بار بعد از اتمام جشنواره فیلم اردی بهشت،در جلسه خودجوشی که آن هم متأسفانه با عدم استقبال شایسته سینماگرانمان برگزار شد،شرکت کرده بودم،با توجه به صحبت هایی که شد علی رغم این عدم استقبال،جرقه ای خیلی کوچک از نوری امیدوارکننده در قلبم روشن شد.بعد از برگزاری پنجمین و آخرین جلسه از آن سری جلسات،دیگر این جرقه کوچک تبدیل به آتشی پرنور و حرارت شده بود؛اما... اما بنا بر تصمیم و مداخله بعضی از دوستان،این جمع 7-8 نفره از ادامه راهی که در پیش گرفته بودند بازماندند(!) و کانون فیلم تأسیس شد. دوست داشتم اکنون و بعد از گذشت نه جلسه،از شدت گرفتن نور و حرارت این آتش سخن بگویم ولی حیف که این گونه نشد و این چنین نیست؛ترسم از این است که قلب من و امثال من،این سوء رفتارها را آب سردی بپندارد بر آتش تازه جان گرفته وجودش و آن گاه دوباره خاموشی...!!

 

 

پ.ن1: از بین 65 فیلمی که موفق به دیدنشان شدم،15 تایشان را-به زحمت-انتخاب کرده ام که به ترتیب درجه رضایتمندیم به شرح زیر هستند؛دوستان دیگر هم می توانند فیلم های برگزیده اشان را ذکر کنند:

1.       صبا/داستانی/رقیه توکلی/یزد

2.       کامیابیِ مسک/مستند/محمدصادق دهقانی/بیرجند

3.       مثل هر روز/داستانی/عماد خدابخش/تهران

4.       چراغ خورشیدی/داستانی/آیدا پناهنده/تهران

5.       آواز مرغ،سس شکارچی/انیمیشن(بخش جنبی)/پاسکال هکوئت/بلژیک

6.       ظغال!/مستند/نوا رضوانی/تهران

7.       کورسو/داستانی/امید عبداللهی/تهران

8.       پست نگهبانی/پویا نمایی/برزو فرشاد/زاهدان

9.       خواب زده/داستانی/فرشید اخلاق پور/تهران

10.   آن سوی بن بست/داستانی/پوریا حیدری اوره/تهران

11.   137/تجربی/جمشید قدرتی کشته/تهران

12.   روز ریو/انیمیشن(بخش جنبی)/اسویلن دیمیتروف/بلغارستان

13.   ترازو/پویا نمایی/رامین رهبر/تهران

14.   لیلی/داستانی(بخش جنبی)/جان باتلر/آلمان

15.   نان/داستانی(بخش جنبی)/کورای سوبندی/ترکیه

 

پ.ن2: دوست خوبم شهاب آبروشن کار تصحیح نور و رنگ دو کار از امید عبداللهی به نام های «کورسو» و «بوی بنفشه» را بر عهده داشت تا شاید به نوعی تنها نماینده استان در این جشنواره باشد. البته ما شاهد حضور اتفاقی یک خانم با پوشش چادر و شلوار بندری در راهرو یکی از بیمارستان های شهر یزد بودیم که لحظه ای از روبروی دوربین مسعود آستانداری سازنده مستند «سه پسر،دو دختر» رد شد و دومین نماینده ما لقب گرفت!!!

 

پ.ن3: نتیجه داوری آثار همزمان با اختتامیه،16 مهرماه در تهران اعلام خواهد شد.

 

پ.ن4: سر خط نوشتار،بیتی است از شاعر شیرشن سخن سعدی شیرازی.

تذکرة الاولیاء-انتخاب نهم

    41.ذکر احمد بن عاصم الانطاکی،قدّس الله روحه العزیز

آن امام صاحب صدر،آن همام صاحب قدر،آن مبارز جد و جهد،آن مجاهد اهل عهد،آن مقدس عالم پاکی،احمد بن عاصم الانطاکی-رحمه الله علیه.

و گفت:چون صلاح دل جویی یاری خواه بر وی به نگاهداشتِ زبان.

و گفت:اخلاص آن است که چون عمل کنی دوست نداری که تو را بدان یاد کنند و تو را بزرگ دارند به سبب عمل تو،و طلب نکنی ثوابِ عملِ خویش از هیچ کس مگر از خدای-تعالی-این اخلاص عمل بود.

42.ذکر عبدالله خُبَیق،قدّس الله روحه العزیز

آن غواص دریای دین،آن دریای دُرّ یقین،آن قطب مکنت،و آن رکن سنت،آن امام اهل جذبه و سُبَیق،عبدالله خبیق-رحمه الله علیه.

و گفت:هر که خواهد که در زندگانی خویش زنده دل باشد گو دل را بسته طمع مدار تا از کل آزاد شوی.

43.ذکر جُنَید بغدادی،قدّس الله روحه العزیز

آن شیخ علی الاطلاق،آن قطب به استحقاق،آن منبع اسرار،آن مرتع انوار،آن سبق برده به استادی،سلطان طریقت،جنید بغدادی-رحمه الله علیه.

گفت:شکر آن است که نعمتی که خدای تو را داده باشد،بدان نعمت در وی عاصی نشوی؛و نعمت او را سرمایه معصیت نسازی.

و گفت:توبه را سه معنی است؛اول ندامت،دوم عزم بر ترک معاودت،سوم خود را پاک کردن از مظالم و خصومت.

44.ذکر عمرو بن عثمان مکّی،قدّس الله روحه العزیز

آن شیخ الشیوخ طریقت،آن اصل اصول به حقیقت،آن شمع عالم،آن چراغ حرم،آن انسان مَلَکی،عمرو بن عثمان مکی-رحمه الله علیه.

و گفت:محبت داخل است در رضا،و رضا نیز در محبت؛از جهت آن که دوست نداری مگر آن که بدان راضی باشی،و راضی نباشی مگر بدانچه دوست داری.

45.ذکر ابوسعید خرّاز،قدّس الله روحه العزیز

آن پخته جهان قُدس،آن سوخته مقام انس،آن قُدوه طارُم طریقت،آن غرقه قُلزم حقیقت،آن معظم عالم اعزاز،قطب وقت،ابوسعید خرّاز-رحمه الله علیه.

و گفت:شبی به خواب دبدم که دو فریشته از آسمان بیامدند و مرا گفتند:«صدق چیست؟» گفتم:الوفا بالعهود. گفتند:«صَدَّقتَ»و هر دو به آسمان رفتند.

اعلام جدول اجرای بیست و چهارمین جشنواره تئاتر استانی

جدول اجراهای بیست و چهارمین جشنواره تئاتر استانی هرمزگان که شهرستان بستک میزبان آن می باشد به شرح ذیل اعلام شده است:

·        سه شنبه 1391/7/18

مقاومت ناپذیر کینه از کار افتاده؛نویسنده:علی نرگس نژاد؛کارگردان:مجید بشکال؛ساعت 10؛از بندرعباس

مرگ ناصری؛نویسنده:جمشید خانبان؛کارگردان:حسن سبحانی؛ساعت 16؛ از میناب

آخرین مروارید؛نویسنده:حمیدرضا آذرنگ؛کارگردان:ایوب رحیمی؛ساعت 20؛از میناب

·        چهارشنبه 1391/7/19

معشوقه من خواب است؛نویسنده:ابراهیم پشت کوهی؛کارگردان:حسین کرمی؛ساعت 10؛از بندرعباس

غلغشه در فرکانس دوخت،نویسنده:مجتبی سلیمی؛کارگردان:حسین غلامشاهی؛ساعت 16؛از میناب

من خدا را دوست دارم؛نویسنده:حسین ابراهیمی؛کارگردان:امین سالاری؛ساعت 20؛از بندرلنگه

·        پنجشنبه 1391/7/20

پیتزا گوشت؛نویسنده:سعید موحدی؛کارگردان کورش سلمانی؛ساعت 10؛از بندرعباس

فریادی در خیال؛نویسنده:جعفر موبدی؛کارگردان:علی رحیمی؛ساعت 16؛از میناب

سنگار؛نویسنده:علیرضا داوری؛کارگردان:علیرضا داوری؛ساعت 20؛از بستک

·        جمعه 1391/7/21

مراسم اختتامیه شروع از 10 صبح

 

منبع: وبلاگ گروه تئاتر آینه