تذکرة الاولیاء-انتخاب پنجم

21.ذکر داوود طایی،قدّس الله روحه

آن شمع دانش و بینش،آن چراغ آفرینش،آن عامل طریقت،آن عالِم حقیقت،آن مرد خدایی،داوود طایی-رحمۀ الله علیه.

دیگری وصیت خواست. گفت:جهد که کنی در دنیا،به قدر آن کن که تو را در دنیا مقام خواهد بود،و در دنیا به کار خواهد آمد؛و جهدی که کنی برای آخرت،چندان کن که تو را در آخرت مقام خواهد بود،و به قدر آن که تو را در آخرت به کار خواهد آمد.

22.ذکر حارث محاسبی،قدّس الله روحه

آن سد اولیا،آن عمده اتقیا،آن محتشم معتبر،آن محترم مفتخر،آن ختم کرده ذوالمناقبی،شیخ عالَم،حارث محاسبی-رحمة الله علیه.

و گفت:حیا باز بودن است از جمله خوهای بد که خداوند بدان راضی نبُوَد.

23.ذکر ابوسلیمان دارایی،قدّس الله روحه

آن مجرد باطن و ظاهر،آن مسافر غایب و حاضر،آن در ورع و معرفت عامل،آن در صد گونه صفت کامل،آن دُرّ دریای توانایی،ابوسلیمان دارایی-رحمة الله علیه.

پس گفت:شنیده ام که هرکه نفقه حج از مال شبهت کند،آن گاه گوید:«لبیک»،او را گویند:«لا لَبَّیکَ و لا سَعدَیک حتّی تَرُدَّ ما فی یَدَیک».

و گفت:هر چیزی را که بینی،زیوری است؛و زیور صدق خشوع است.

و گفت:بهترین سخاوت آن است که موافق حاجت بوَد.

24.ذکر محمد بن سمّاک،قدّس الله روحه

آن واعظ اقران،آن حافظ اِخوان،آن زاهد متمکن،آن عابد متدین،آن قطب افلاک،محمد بن سمّاک-رحمة الله علیه.

و گفت:شریف ترین تواضع آن است که خویشتن را بر هیچ کس فضل نبینی.

و گفت:طمع رسنی است در گردن،و بندی بر پای،بینداز تا برهی.

25.ذکر محمد اَسلم الطوسی،قدّس الله روحه

آن قطب دین و دولت،آن شمع جمع سنت،آن زمین کرده به تن مطهر،آن فلک کرده به جان منور،آن متمکن بساط قدسی،محمد بن اسلم الطوسی-رحمة الله علیه.

و بر در خانه او آبِ روان بود.هرگز کوزه از آن جا بر نگرفت،گفت:این آب از آنِ مردمان است،روا نبوَد که برگیرند. و مدتی بر آب روانش میل بود،سود نداشت.چون عاقبت میل او از حد بگذشت،یک روز کوزه یی از آب چاه برکشید،در آن جوی ریخت،و از آن جوی آبِ روان برداشت.

نظرات 1 + ارسال نظر
ﺳﺎﻗﻲ شنبه 18 شهریور 1391 ساعت 20:23

ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺯﻳﺒﺎ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد