کسالت

بر اهل هنر نوش جهان یکسره نیش است...


چند وقت پیش بود که دوست خوبم مرتضا در کافه سوژه اش،کسالت فرهنگی هرمزگان و رکود ارائه آثار هنری را سوژه خود کرد و از دیگران نیز خواست نظرات خود را در این مورد بیان کنند.

البته که دوستان هنرمند دیگر (بهشب،لی،جغد بندری) در وبلاگ هایشان،به واسطه حضور چندین ساله اشان در هنر هرمزگان،به حق بسیاری از مطالب را عنوان کرده اند؛من نیز به عنوان یک علاقه مند و کسی که از دور دستی بر آتش دارم از دید خود به این موضوع پرداخته ام:

نکته مشترکی که در تمامی نوشته ها به آن اشاره شده است و من هم به آن معتقدم،ضعف ها و کاستی های موجود در اداره کل فرهنگ و ارشاد به عنوان متولی اصلی پیش برنده جریان های فرهنگی و هنری است.

این درست که فعالیت و تولید آثار هنری برخواسته از اجتماعی است که هنرمند در آن زندگی می کند،و متأسفانه جامعه ما در چند سال گذشته به نوعی دچار رخوت و کسالت در تمام سطوح معیشتی،فرهنگی و حتی سیاسی شده است و دغدغه غالب افراد فکر نان است؛ضمن این که منکر وجه اقتصادی هنر نمی شوم ومعتقدم هنرمند هم باید همان فکر نان را داشته باشد،امّا سؤال اصلی این جاست که تفاوت هنرمند با یک فرد عادی در چه چیز باید باشد؟ این هنرمند است که باید با استفاده از هنرش و امکاناتی که به وسیله آن هنر در اختیار دارد کمکی باشد هرچند کوچک در برون راندن اجتماع از این کسالت،نه این که خود نیز در فرو رفتن در کسالت و رخوت،همراه آنان و یا گاهی پیش قدمشان باشد! شاید حق با شهاب باشد که «تعدادی از هنرمندان احتمالا اول اشتباهی مسیر هنر را انتخاب کرده اند».

من هم همچون بهروز بر این عقیده ام که هنر ما بزرگترین ضربه را از «نبود برنامه ریزی مشخص» و یا عدم اجرایی شدن برنامه های موجود گروه هایش می خورد. یکی از نکاتی که دوست دارم به آن اشاره کنم،عدم موفقیت مناسب گروه های هنری ما در جذب مخاطب از بین اقشار مختلف مردم است.متأسفانه در تمام اتفاقات رخ داده هنری،با تکرار چهره ها مواجه ایم و به ندرت به چهره های جدید بر می خوریم.یعنی یک تعداد علاقه مندند که معمولن خود نیز در یک رشته هنری فعالند و برای حمایت از گروه های دیگر به دیدن آثار آن ها می روند. این خوب است؛خیلی هم خوب است،ولی جای مخاطب جدید همچنان خالی است. و دریغ و افسوس که رسانه های ما،به خصوص صدا و سیما و رسانه های نوشتاریِ پرتیراژمان سال هاست که به این مقوله کم توجه یا بی توجهند.

در پایان باید گفت شخصن بر این باورم که لزوم گفتگوی هنرمندان تمامی رشته ها با هم،و وفاق و همدلی بیشترشان به جدّ احساس می شود.شاید با همراهی همه گروه ها در تمامی رشته ها بتوان چاره ای عملی برای حل این مشکل اندیشید و تکانی به فضای هنری و به تَبعِ آن جامعه ای که در آن زیست می کنیم داد. 


پ.ن: آدم ها و حوا ها،نمایشگاه طراحی های ایمان کیخا است که بیستم الی بیست و ششم شهریور در فرهنگسرای طوبی برگزار می شود.

نظرات 3 + ارسال نظر
بهشب یکشنبه 19 شهریور 1391 ساعت 10:42 http://behshab.blogsky.com/

درود بر تو که دغدغه داری.به امید پیدا شدن نسل نو و خلاق در هنر هرمزگان

به امید آن روز...

مرتضا نیک یکشنبه 19 شهریور 1391 ساعت 19:26

مرسی ادریس عزیز

جغد بندری دوشنبه 20 شهریور 1391 ساعت 19:15 http://www.joghd11.blogsky.com/

سپاس ادریس عزیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد