کانون فیلم-قسمت نهم

«لب از برون خندد / دل از درون گرید / ز برق چشمانم / نشان غم پیداست»


بر خلاف معمول هفته های گذشته،این بار به جای یکشنبه،روز پنجشنبه نهمین جلسه کانون فیلم با پخش مستند «کنیز» ساخته حامد کریمی پور از فیلمسازان استان،برگزار شد.

مستندی بلند با زمانی حدود 50دقیقه-کمی بیشتر یا کمتر-که پیش از این در جشنواره فیلم اردی بهشت به نمایش درآمده بود و مورد توجه حضار نیز قرار گرفته بود؛که امروز با اندکی حذف و اضافه پخش شد.البته نگارنده در آن مقطع موفق به دیدن فیلم نشده بودم و امروز از تماشای فیلم لذت بردم. فیلمی که با ایده ای مناسب و نحوه ارائه به نسبت مطلوب آن ایده،فیلمی موفق به حساب می آید. داستان فیلم در جزیره هرمز می گذرد و به مشکلات زندگی یک زن،به عنوان نمونه ای از جامعه زنان هرمزی می پردازد.مشکلاتی معیشتی،عاطفی و اقتصادی که درصد بالایی از زنان آن جامعه با آن ها دست به گریبانند. زنی که علی رغم تمامی تلخی های موجود در زندگی اش،با لبخندی دائمی بر لب،با استفاده از صدف ها و حلزون های زنده ای که از دریا صید می کند و ساخت اشیایی تزئینی از این موجودات مخارج زندگی خود و نزدیک به 20 فرزندش را تأمین می کند.اما پس از آشنایی با احمد نادعلیان و آموختن شیوهای نقاشی و هنر محیطی،سعی بر ارتزاق با استفاده از این شیوه های نوین دارد.

هرچند به اعتقاد بنده در جاهایی از فیلم شخصیت اصلی که همان کنیز است،زیر سایه شخصیت نادعلیان قرار می گیرد-به خصوص سکانسی که نادعلیان از طریق تلویزیون و شبکه یک سیما معرفی می شود-اما نمی توان نقش مکملی نادعلیان را نادیده گرفت و حضور هر دو شخصیت است که به پیش رفتن فیلم و انتقال ایده های سازنده به بیننده کمک می کند.

یک ایراد دیگرم به فیلم،تقریبن تک نفره کار کردن کارگردان است.آقای کریمی پور علاوه بر کارگردانی و تهیه کنندگی این اثر،تصویر و صدا برداری کار را هم شخصن برعهده داشته اند که به نظر اینجانب اگر می توانستند به صورت تیمی کار را پیش ببرند و با خیال آسوده تری به کارگردانی بپردازند،مطمئنن اثرشان به مراتب موفق تر می بود.

در پایان ضمن عرض خسته نباشید به آقای کریمی پور برای تولید این فیلم،که پروسه ای 2 ساله بوده است،برایشان موفقیت بیش از پیش آرزومندم.

 

پ.ن: سرخط نوشتار،بخشی از ترانه ایست قدیمی با صدای مشترک الهه و عماد رام که متأسفانه جستجویم برای یافتن شاعرش بی نتیجه ماند.      

نظرات 3 + ارسال نظر
حسن اکبرنژاد شنبه 8 مهر 1391 ساعت 01:26 http://www.hakbarnejad.blogfa.com

فیلم رو تو جشنواره دیدم. اون موقع که خوشم اومد!

فاصله شنبه 8 مهر 1391 ساعت 11:48

کاش بعد از نشان دادن و دیدن مشکلات فکری داشته باشیم قابل انجام برای حل مشکلات

احسان ن شنبه 8 مهر 1391 ساعت 17:56

مم نون ادریس جان. تو جشن واره دیدم, فیلم خوبی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد