تذکرة الاولیاء-انتخاب دهم

46.ذکر ابوالحسین نوری،قدّس الله روحه العزیز

آن مجذوب وحدت،آن مسلوب عزت،آن قبلة انوار،آن نقطة اسرار،آن خویشتن کشته در درد دوری،لطیف عالم،ابوالحسین نوری-رحمه الله علیه.

نقل است که نوری با یکی نشسته بود و هر دو زار می گریستند.چون آن کس برفت،نوری روی به یاران کرد و گفت:دانستید که آن شخص که بود؟ گفتند:نه. گفت:ابلیس بود،حکایتِ خدماتِ خود می کرد و افسانة روزگار خود می گفت،و از درد فراق می نالید و چنان که دیدیت می گریست.من نیز می گریستم!


47.ذکر بوعثمان حیری،قدّس الله روحه العزیز

آن حاضر اسرار طریقت،آن ناظر انوار حقیقت،آن ادب یافتة عَتَبة عبودیت،آن جگر سوخته جذبه ربوبیت،آن سَبَق برده در مریدی و پیری،قطب وقت،عثمان حیری-رحمه الله علیه.

و گفت:صبر کردن بر طاعت تا فوت نشود،از تو طاعت بوَد؛و صبر کردن از معصیت تا نجات یابی از اصرار بر معصیت،هم طاعت بوَد.


48.ذکر ابوعبدالله بن الجَلا،قدّس الله روحه العزیز

آن سفینه بحر دیانت،آن سُـکَینه اهل متانت،آن بدرقه مقامات،آن آینه کرامات،آن آفتاب فلک رضا،ابوعبدالله بن الجلا-رحمه الله علیه.

و گفت:تقوا شُکر معرفت است،و تواضع شُکر عزّ،و صبر شُکر مصیبت.


49.ذکر ابومحمد رُوَیم،قدّس الله روحه العزیز

آن صفی پرده شناخت،آن ولی قبّه نواخت،آن زنده بی زلل،آن باذِل بی بَدَل،آن آفتاب بی غَیم،ابومحمد رویم-رحمه الله علیه.

و گفت:خدای چون تو را گفتار و کردار روزی کند،و آن گاه گفتارت باز ستاند و کردار بر تو بگذارد،نعمتی بوَد؛و چون کردار باز ستاند و گفتار بگذارد،مصیبتی بوَد؛و چون هر دو باز ستاند آفتی بوَد.


50.ذکر ابن عطا،قدّس الله روحه العزیز

آن قطب عالم روحانی،آن معدن حکمت ربّانی،آن ساکن کعبه سبحانی،آن گوهر وفا،امام المشایخ،ابن عطا-رحمه الله علیه.

و گفت:هر که را از ادب محروم گردانید،از همة خیراتش محروم گردانید.

نظرات 2 + ارسال نظر
ساقی جمعه 21 مهر 1391 ساعت 23:24

زیباست. مثل همیشه

ممنون که خوندی

مانالی شنبه 22 مهر 1391 ساعت 18:15 http://daarchin.blogsky.com

شروع کردم دارم از اول پست های تذکره الاولیا رو می خونم.با یه دید دیگه.
نمی دونی چقدر ازت ممنونم.

ممنون که حوصله می کنی و می خونی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد