تذکرة الاولیاء-انتخاب چهاردهم

66.ذکر احمد مسروق،قدّس الله روحه العزیز

آن رکن روزگار،آن قطب ابرار،آن فرید دهر،آن وحید عصر،آن عاشق معشوق،شیخ وقت،احمد مسروق-رحمه الله علیه.

و گفت:تقوا آن است که به گوشه چشم به لذات دنیا باز ننگری و به دل در آن تفکر نکنی!

و گفت:بزرگ داشتن حرمت مؤمن از بزرگ داشتن حرمت خداوند بوَد،و به حرمت بنده به محل حقیقت تقوا رسد.

و گفت:در باطل نگرستن معرفت حقّ از دل بَبَرد.


67.ذکر عبدالله مغربی،قدّس الله روحه العزیز

آن شیخ ملت،آن قطب دولت،آن زین اصحاب،آن رکن اربان،آن صبح مشرق یثربی،عبدالله مغربی-رحمه الله علیه.

نقل است که او چهار پسر داشت،هر یکی را پیشه یی آموخت.گفتند:این چه لایقِ حالِ ایشان است؟ گفت:کسبی درآموزم تا بعد از وفات من به سبب آن که "من پسر فلانم" جگر صدیقان نخورند و در وقت حاجت کسبی کنند.


68.ذکر ابوعلی جوزجانی،قدّس الله روحه العزیز

آن عمده اولیا،آن زبده اصفیا،آن مقبول به امامت،آن مخصوص به کرامت،آن شیخ پنهانی،ابوعلی جوزجانی-رحمه الله علیه.

و سخن اوست که قرارگاه خلقمیدان غفلت است،و اعتماد ایشان بر ظنّ و تهمت.و به نزدیک ایشان چنان است که کردار ایشان بر حقیقت است و سخنشان بر اسرار و مکاشفات.

و گفت:بدبخت کسی است که معاصیی ظاهر گرداند که بر وی فراموش گردانیده است.


69.ذکر ابوبکر کتّانی،قدّس الله روحه العزیز

آن صاحب مقام استقامت،آن عالی همت امامت،آن شمع عالم توفیق،آن رکن کعبه تحقیق،آن قبله روحانی،شیخ ابوبکر کتانی-رحمه الله علیه.

و گفت:تصوّف همه خُلق است؛هر که را خُلق بیشتر،تصوّف بیشتر.

و گفت:محبت ایثار است برای محبوب.

و گفت:استغفار توبه است،و توبه اسمی است جامع شش چیز را؛اول پشیمانی بر آن چه گذشته باشد،دوم عزم کزدن بدان که بیش به گناه رجوع نکند،سوم به گزاردن هر فریضه یی که میان او و خدای است،چهارم ادا کند مَظالم خلق را،پنجم بگذارد هر گوشت و پوست و شَحم که از حرام رُسته باشد،ششم تن را الم طاعت بچشاند چنان که حلاوت معصیت چشانیده است.


70.ذکر شیخ کبیر،ابوعبدالله محمد بن الخفیف،قدّس الله روحه العزیز

آن مقرب احدیت،آن مقدس صمدیت،آن برکشیده درگاه،آن برگزیده الله،آن محقق لطیف،شیخ وقت،ابوعبدالله محمد بن الخفیف-رحمه الله علیه.

و گفت:تقوا دور بودن است از هر چه تو را از خدای دور کند.

و گفت:قناعت طلب ناکردن است آن را که در دست تو نیست و بی نیاز شدن از آن چه در دست توست.


71.ذکر ابومحمد جُرَیری،قدّس الله روحه العزیز

آن ولی قبه ولایت،آن صفی کعبه هدایت،آن متمکن عاشق،آن متمدن صادق،آن در مشاهده بصیری،شیخ وقت،ابومحمد جریری-رحمه الله علیه.

و گفت:هر که گوش به حدیث نفس کند در حُکم شهوات اسیر گردد،و بازداشته اندر زندان هوا؛م خدای-تعالی-همه فایده ها را بر دل وی حرام کند.

و گفت:صبر آن است که فرق نکند میان حال نعمت و محنت،به آرام نفس در هر دو حال.و صبر سکون نفس است در بلا.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد